شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عباسعلی دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بیشک شهیدان چون کبوتران پرواز را میشناختند که اینگونه از قفس خاکی رستند و به خدا پیوستند.۱۳۳۸/۵/۱۰ در شهرستان نیریز نوزادی پا به عرصه حیات نهاد که نام او را «عباسعلی» نهادند. در خانوادهای مذهبی و ارادتمند به حسین بن علی (ع) رشد نمود تا به سن تحصیل رسید. تحصیلات خود را از دبستان بختگان نیریز، شروع و در دبیرستان امام خمینی نیریز به پایان رسانید. در دوران انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیماییها شرکت فعال داشت. ازنظر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بیشک شهیدان چون کبوتران پرواز را میشناختند که اینگونه از قفس خاکی رستند و به خدا پیوستند.۱۳۳۸/۵/۱۰ در شهرستان نیریز نوزادی پا به عرصه حیات نهاد که نام او را «عباسعلی» نهادند. در خانوادهای مذهبی و ارادتمند به حسین بن علی (ع) رشد نمود تا به سن تحصیل رسید. تحصیلات خود را از دبستان بختگان نیریز، شروع و در دبیرستان امام خمینی نیریز به پایان رسانید. در دوران انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیماییها شرکت فعال داشت. ازنظر...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمدرضا بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمدرضا بیاتی »
قدم در وادی عشق نهاده و دل در کمند زلف سیاه یار گرفتار کرده بود. جز دیار رخ یار هوای در سرش نبود. او که ۱۳۴۷/۶/۵ در خانوادهای متدین، در روستای چاهگز از توابع بخش آباده طشک نیریز غزل زندگی را با گریههای کودکانه سروده و بشارت رویش و بقا را با خود به همراه داشت. آنگاهکه کودکی را پشت سر نهاد برای فراگیری علم و دانش وارد دبستان شهید جلالی در چاهگز شد و با نمراتی بسیار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمدرضا بیاتی »
قدم در وادی عشق نهاده و دل در کمند زلف سیاه یار گرفتار کرده بود. جز دیار رخ یار هوای در سرش نبود. او که ۱۳۴۷/۶/۵ در خانوادهای متدین، در روستای چاهگز از توابع بخش آباده طشک نیریز غزل زندگی را با گریههای کودکانه سروده و بشارت رویش و بقا را با خود به همراه داشت. آنگاهکه کودکی را پشت سر نهاد برای فراگیری علم و دانش وارد دبستان شهید جلالی در چاهگز شد و با نمراتی بسیار...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
فروردین سال 1347 یادآور درخشش خورشید وجود کودکی زیبا در روستای مشکان از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین و دامدار میباشد. این کودک را پدر «رمضان» نامید و با همت مادر، اورا به آداب مسلمانی تربیت کردند. آنگاه که توان فراگرفتن علوم روز را بدست آورد دوره ابتدائی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان شروع کرد. احترام به معلمها و همکلاسیهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
فروردین سال 1347 یادآور درخشش خورشید وجود کودکی زیبا در روستای مشکان از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین و دامدار میباشد. این کودک را پدر «رمضان» نامید و با همت مادر، اورا به آداب مسلمانی تربیت کردند. آنگاه که توان فراگرفتن علوم روز را بدست آورد دوره ابتدائی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان شروع کرد. احترام به معلمها و همکلاسیهای...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم امین پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
روح سبز و آسمانی ابوالقاسم در اولین روز از پاییز ۱۳۳۵ خانه مسلمانی معتقد را در شهر نیریز گلباران و باصفا کرد. با حرکت بهسوی مدرسه کودکی را جلایی نو بخشید. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهمندی و دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی) ادامه داد. فردی متین و بردبار بود و در انجام فرایض دینی چون نماز و روزه اهتمام فراوان داشت و صلهرحم را در زندگی به زیبایی بجا میآورد. در مجالس دینی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
روح سبز و آسمانی ابوالقاسم در اولین روز از پاییز ۱۳۳۵ خانه مسلمانی معتقد را در شهر نیریز گلباران و باصفا کرد. با حرکت بهسوی مدرسه کودکی را جلایی نو بخشید. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهمندی و دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی) ادامه داد. فردی متین و بردبار بود و در انجام فرایض دینی چون نماز و روزه اهتمام فراوان داشت و صلهرحم را در زندگی به زیبایی بجا میآورد. در مجالس دینی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...